گروه مَسینا

برترین مطالب

مطالب مفید ، کاربردی ، ارزشمند ، احترام به وقت شما

پست های اخیر

هفت درس موفقیت از زبان دیویس راکفلر ثروتمندترین مرد تاریخ امریکا

شناخت کارآفرینان برتر جهان و داستان موفقیت آنها برای اغلب ما حقیقتا جذاب است. نقش مهم افرادی همچون بیل گیتس و استیو جابز در ساختن جهانی مملو از فناوری که با سرعتی شگفت‌انگیز در حرکت است انکارنشدنی است. ما هر لحظه از روز خود را به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با محصولات اپل و مایکروسافت می‌گذرانیم، خواه در حیطه‌ی کاری‌مان باشد و خواه در مجموعه سرگرمی‌هایمان قرار گیرد. به‌خاطر همین تأثیرات است که بسیاری از ما به‌دنبال آموزه‌های موفقیت از زندگی این بزرگان هستیم. بیایید در این مقاله کمی از مایکروسافت و اپل فاصله بگیریم و سری به جان دیویس راکفلر (۱۸۳۹ تا ۱۹۳۷) بنیانگذار استاندارد اویل (Standard Oil) و یکی از معروف‌ترین تاجران و خیرینِ ایالات متحده، بزنیم. زندگی راکفلر برای کسانی که به‌دنبال موفقیت هستند، آموزه‌های فراوانی دارد.

دیویس راکفلر، کارآفرینی نیکوکار 

بسیاری از نویسندگان در جست‌وجوی راز موفقیت‌، شرکت‌های اپل و مایکروسافت و دیگر شرکت‌های حوزه‌ی فناوری را تجزیه‌وتحلیل کرده‌اند. مثلا اگر در وب‌سایت آمازون به‌دنبال کتابی درمورد استیو جابز، این مدیر عامل افسانه‌ای اپل باشید، بیش از ۱۴۰۰۰ نتیجه خواهید یافت! اما بعضی اوقات از خواندن نوشته‌های تکراری درباره‌ی این بزرگان خسته می‌شویم. شاید چنین حسی را درباره‌ی جابز و گیتس و دیگر رهبران صنعت فناوری تجربه کرده باشید. اما خوشبختانه تاریخ پر از نمونه‌های الهام‌بخش است. شما در وب‌سایت چطور نیز می‌توانید مقالات زیادی را درمورد بسیاری از کارآفرینان موفق همچون ریچارد برانسون، کارلوس اسلیم، ایلان ماسک و … پیدا کنید. در ادامه، درس‌هایی از زندگی راکفلر را با هم مرور می‌کنیم.

۱. وقتی به موفقیت می‌رسید، انتظار انتقاد هم داشته باشید

راکفلر و شرکایش یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌ها در تاریخ آمریکا را ایجاد نمودند. استاندارد اویل در اواخر قرن نوزدهم، بیشتر صنعت نفت آمریکا را از آنِ خود کرده بود و کنترل قابل‌توجهی نیز بر خطوط راه‌آهن داشت. منتقدان، طی سال‌ها انتقادات تندوتیزی از روش‌های راکفلر کرده و به شخصیت وی حمله کرده‌اند. گرچه برخی از آنها انتقادهای سازنده و درستی بودند، اما بیشترشان با اغراق‌ بیان می‌شدند.

شما هم اگر می‌خواهید در مسیر بزرگان گام بردارید، باید انتظار انتقادات تندوتیز را نیز در این مسیر داشته باشید. 

۲. انتظار گمنام بودن طولانی را داشته باشید

آیا می‌دانستید که راکفلر کار خود را به عنوان کارمند آغاز کرد؟ راکفلر در نوجوانی در شرکت کوچکی به نام هیوت و تاتل در کلیولند کار می‌کرد. او چندین سال در همانجا کار کرد و صحت صورت‌حساب‌ها را بررسی می‌کرد، از مشتریان پول دریافت می‌‌نمود و به رشد آن شرکت کمک می‌کرد. راکفلر طی این دوران، باورهایی را در خود شکل داد که بعدها موفقیتش را رقم زدند، او درک عمیقی از سود و زیان در کسب‌وکار به دست آورد.

اگر شما هم در گمنامی کار می‌کنید، به‌دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید بیشترین استفاده را از شرایط خود ببرید. انجام چنین کاری چالش‌برانگیز است، اما مثال راکفلر نشان می‌دهد که غیرممکن نیست.

۳. دستاوردهای خود را جشن بگیرید

آیا می‌دانستید که افراد بسیار بلندپرواز و دستاوردگرا، اغلب در بزرگداشت موفقیت‌های خود مشکل دارند؟ خیلی‌ها معتقدند اگر می‌خواهید به موفقیت دست پیدا کنید، شاید اختصاص زمان به جشن گرفتن کار درستی نباشد! اما نظر راکفلر در این مورد چیست؟

راکفلر در روز ۲۶ سپتامبر ۱۸۵۵، زمانی که اولین حقوقش را گرفت، آن را با نام «روز کار» به‌عنوان آغازی برای مسیر طولانی‌ خود به سوی استقلال مالی جشن گرفت. جشن گرفتن یک نقطه‌ی عطف، مثل تاریخ انتشار نخستین کتاب یا گرفتن اولین حقوق، به شما انرژی می‌دهد و تشویق‌تان می‌کند تا در مسیری که پیشِ‌رو دارید محکم‌تر قدم بردارید. سپاسگزاری باعث می‌شود شادی درونی شما بیشتر شود، پس چرا دستاوردهای خود را جشن نمی‌گیرید؟

۴. دارایی‌هایتان را مسئولانه مدیریت کنید 

راکفلر به مدیریت هزینه‌های شخصی خود نیز معروف بود. در زمانه‌ای که ثروتمندان قایق‌های تفریحی، واگن‌های اختصاصی و لباس‌های گران‌قیمت می‌خریدند، راکفلر از چنان ریخت‌وپاش‌هایی امتناع می‌کرد. در زمانه‌ی ما چنین رویکردی، بازی دفاعی مالی نامیده می‌شود و بخش مهمی از دستیابی به موفقیت است. شما هم باید دارایی‌های خود را مدیریت کنید بنابراین بد نیست با شیوه‌های مدیریت مالی شخصی آشنا شوید.

شاید بتوان گفت که راکفلر یکی از برترین سرمایه‌گذاران بخر و نگه‌دار بود. او طی دهه‌ها، هرگز سهام استاندارد اویل را نفروخت. درعوض، ثروتش با گذشت زمان به‌طور مداوم افزایش می‌یافت. درمقابل، برادرش ویلیام، توجه کمتری به دارایی‌های بلندمدت داشت. ران چرنو (Ron Chernow) نویسنده‌ی داستان زندگی راکفلر، در کتابش با عنوان تیتان (Titan) به این نکته‌ی جالب اشاره می‌کند:

«از آنجا که ویلیام از زیر بار وام رفتن برای ساخت خانه‌اش امتناع می‌کرد، علی‌رغم توصیه‌ی برادرانه‌ی جان، ۵۰۰۰۰ دلار از سهام استاندارد اویل را به برادرش فروخت. این تصمیم نابخردانه‌ی ویلیام، در تفاوت عظیمی که در ثروت این دو برادر شکل گرفت، سهم عمده‌ای داشت.»

۵. هنر معامله را بیاموزید

معامله‌ای که به‌خوبی برنامه ریزی و اجرا شود، می‌تواند سکوی پرتاب شما باشد. راکفلر به‌منظور گسترش استاندارد اویل در سرتاسر آمریکا، بارها و بارها معاملات موفقیت‌آمیزی با شرکت‌های رقیب، شرکا و راه‌آهن داشت.

درحقیقت برخی از وفادارترین مدیرانِ استاندارد اویل، در اصل از شرکت‌های رقیب آمده بودند. چه در حال مذاکره برای خرید یک خانه باشید و چه افزایش درآمدهایتان از راه فریلنسینگ، در هر حال اعتماد به نفس بالا و مهارت انجام معاملات عالی، ازجمله عوامل موفقیت شما محسوب می‌شوند. در سال‌های بعد، برخی از معاملات راکفلر به خاطر منصفانه نبود‌ن‌شان موردانتقاد قرار گرفتند. به عقیده‌ی من این دلیل فوق‌العاده‌ی دیگری برای یادگیری هنر معامله است؛ خودداری از انجام معامله‌ی نادرست.

۶. ممکن نیست به‌تنهایی همه چیز را بدانید

من عاشق یادگیری و پرورش مهارت‌هایم هستم. احتمالا شما هم که در حال خواندن این مقاله‌اید، تشنه‌ی آگاهی هستید. اما دنیا بسیار پیچیده است، بنابراین واجب است تا یاد بگیریم که چگونه از توان متخصصین، اهرم موفقیتی برای خودمان بسازیم. وقتی راکفلر استاندارد اویل را ساخت، توانایی‌های برجسته‌ای در مدیریت، سازمان‌دهی و مذاکره داشت. اما تحقیق و توسعه نفت و محصولات مرتبط را به متخصصینِ آن حوزه واگذار کرد. بعدها هم دستیاران و مشاورینی را به خدمت گرفت تا در برنامه‌ریزیِ کارهای بشردوستانه کمکش کنند. اگر بخواهیم موفق شویم، باید از قدرت متخصصین بهره ببریم. ابتدا خودتان با تمام وجود روی مسئله کار کنید تا بتوانید به پرسش‌های درست در آن زمینه دست پیدا کنید، بعد هم کمک گرفتن از متخصصین، استراتژی موفقیتی است که می‌تواند روند پیشرفت‌تان را به‌طور چشمگیری تسریع کند.

۷. محدودیت‌های پول را درک کنید

تا اوایل دهه‌ی ۱۹۰۰، راکفلر پرونده‌های قضایی، تحقیقات و پوشش رسانه‌ای منفی را با خود یدک می‌کشید. این فشار همیشگی به این معنا بود که او نباید در منظر عمومی ظاهر شود و درنتیجه، چیزهای مهمی مثل ملاقات با نوه‌هایش را از دست می‌داد. ناامیدکننده‌تر اینکه کمک‌های خیریه‌‌ی او نیز تحت سوء‌ظن عمومی بودند و اغلب موردانتقاد قرار می‌گرفتند. درحقیقت ثروت عظیم وی این مشکلات را رفع‌ورجوع نمی‌کرد.

پول هم مانند قدرت سیاسی یا شهرت، می‌تواند مزایای شگفت‌انگیزی داشته باشد. راکفلر روی‌هم‌رفته در مدیریت پول و ثروت خود موفق بود. مثلا کمک‌های او در ایجاد دانشگاه شیکاگو و دانشگاه راکفلر که مؤسسه‌ی تحقیقاتی پیشرویی در نیویورک است، بسیار مؤثر بودند. با هر معیاری که حساب کنیم، بخشش او تأثیر مثبتی بر دنیا داشت.

حالا نوبت شماست! کدام‌یک از این جنبه‌های زندگی راکفلر برایتان الهام‌بخش است؟ دیدگاه خودتان را در همین صفحه با همه‌ی خوانندگان  مَسینا در میان بگذارید.

برگرفته از: dumblittleman